در این مطلب فهرست بهترین فیلمهای جانی دپ را برای شما آماده کردهایم؛ ۱۰ فیلم از جانی دپ که حتما باید ببینید.
گروه فرهنگ و هنر: جانی دپ یکی از بازیگران مهم هالیوود است که هم بازیاش در فیلمهای متفاوت و هم حاشیههای زندگیاش در صدر اخبار بودهاند. جانی دپ کارش را با موسیقی آغاز کرد و بعد از راه پیدا کردن به جهان سینما به عنوان بازیگر و تهیهکننده و صداپیشه مطرح شد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجیکالا مگ، انتخاب بهترین فیلمهای جانی دپ در دههی ۹۰ میلادی کار دشواری است، چون فیلمهای خوب زیاد دارد. از آن طرف در قرن بیست و یکم هر چند خودش حضور خوشایندی داشته اما در فیلمهایی بازی کرده که به لحاظ سینمایی ارزش چندانی ندارند.
جانی دپ ۱۰ بار نامزد دریافت جایزهی گلدن گلوب شد و بالاخره برای فیلم «سویینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت» گلدن گلوب را به خانه برد. او ۳ بار هم نامزد اسکار جایزهی بهترین بازیگر مرد شده است.
جانی دپ در سالهای اخیر، هم در فیلمهای ضعیفی بازی کرد و هم حاشیههای زندگیاش با امبر هرد آسیب زیادی به کاراکتر او زد. با وجود این، هنوز هم او را به عنوان یکی از بزرگترین ستارههای سینما میشناسند.
فهرست بهترین فیلمهای جانی دپ بر اساس سال تولید مرتب شده است.
۱. گریانعنوان اصلی: Cry-Babyکارگردان: جان واترزامتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰محصول ۱۹۹۰یک کمدی-رمانتیک موزیکال تینایجری که به موفقیت زیادی رسید و در آن
جانی دپ نقش یک جوان عصیانگر دههی پنجاهی را بازی میکرد.
داستان فیلم دربارهی چند جوان تبهکار است که دست به خرده خلاف میزنند. فیلم دربارهی برخورد آنها با خرده فرهنگهای جامعه و بقیهی افراد شهر است. قهرمان فیلم
وید واکر است که او را با لقب
گریان صدا میزنند.
وید واکر سردستهی گروهشان است.
واکر عاشق یکی از دختران مدرسه به اسم
آلیسون میشود.
گریان و
آلیسون که هر دو یتیم هستند از گذشتهشان با هم صحبت میکنند. پدر
گریان روی صندلی الکتریکی اعدام شده است.
آلیسون عاشقی بین بچههای مدرسه دارد که به رابطهی او و
گریان حسادت میکند و جنگی میان آنها به راه میافتد.
منتقدان موزیکال عصیانگر نوجوانانهی
واترز را پسندیدند. فیلمی که بازی
جانی دپ در آن موتور محرکهی فیلم است. فیلم ساوندترک خوبی هم دارد و بهترین فیلم
واترز تا همین امروز است. فیلمنامهی فیلم پر از کنایه و طعنه است و بامزه هم از کار درآمده است.
۲. ادوارد دستقیچیعنوان اصلی: Edward Scissorhandsکارگردان: تیم برتونامتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰محصول ۱۹۹۰ادوارد دستقیچی هم یکی از بهترین فیلمهای
جانی دپ است و هم یکی از بهترین آثار
تیم برتون. فیلمی که خیلی زود برای دوستداران سینما تبدیل به اثری کلاسیک شد. یک فانتزی عاشقانهی محزون و دوستداشتنی که طرفداران زیادی میان دوستداران سینما دارد.
این فیلم سرآغاز همکاریهای
جانی دپ و
تیم برتون و چهارمین همکاری
برتون با آهنگساز محبوبش
دنی الفمن بود. فیلم که با بودجهی ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، در گیشه هم خوب فروخت و تقریبا چهار برابر سود کرد.
فیلم با پیرزنی شروع میشود که برای نوهاش داستان مرد جوانی به نام
ادوارد را تعریف میکند. مخترعی که در یک قلعه نزدیک شهر زندگی میکرد روزی مردی به نام
ادوارد را درست میکند. اما قبل از این که بتواند دستهای او را کار بگذارد میمیرد و دستهای
ادوارد همان تیغههای قیچی باقی میمانند.
زنی
ادوارد را تنها در قلعه پیدا میکند و به شهر میآورد.
ادوارد تمام تلاشش را میکند که با قیچیهای دستهایش به مردم شهر کمک کند. میان او و دختر زن رابطهی عاطفی شکل میگیرد اما دوست سابق دختر از این ارتباط خشمگین است و
ادوارد را به دردسر میاندازد.
به عقیدهی منتقدان این یک داستان پریان جادویی مدرن است که فضای گوتیکی دارد.
پیتر تراورس منتقد رولینگ استون نوشته بود که این فیلم اقتباس مدرن
برتون از داستان
فرانکنشتاین است. بازی
دپ هم در این فیلم مورد توجه قرار گرفت. به خصوص شیوهی هنرمندانهی او در بازتاب احساساتش بسیار ظریف و مورد توجه بود.
۳. چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهدعنوان اصلی: What’s Eating Gilbert Grapeکارگردان: لاسه هالسترومامتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰محصول ۱۹۹۳اولین فیلم مهمی که ستارهی قرن بیست و یکم یعنی
لئوناردو دیکاپریو در آن بازی کرد و برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل هم شد. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام بود و در آن
جانی دپ و
دیکاپریو نقش دو برادر را بازی میکردند.
گیلبرت با بازی
جانی دپ همیشه نگران برادرش
ارنی (با بازی
دیکاپریو) است که به لحاظ ذهنی دچار معلولیت است. پدرشان سالها قبل خودکشی کرده و مادرشان هم افسرده روی مبل فقط تلویزیون تماشا میکند.
گیلبرت و برادرش منتظر توریستهایی هستند که هر سال از شهر آنها میگذرند. یکی از توریستها دختر جوانی به نام
بکی است که
گیلبرت به او علاقهمند میشود.
بکی به
گیلبرت کمک میکند که بهتر احساساتش را درک کند.
منتقدان به خصوص بازی
دپ و
دیکاپریو را تحسین کردند. فیلم البته به نظر بعضی از منتقدان کمی سانتیمانتال و گاهی قابل پیشبینی است اما اتمسفری که فیلم ایجاد میکند و بازی بازیگرانش از نقاط قوت آن هستند.
۴. اد وودعنوان اصلی: Ed Woodکارگردان: تیم برتونامتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰محصول ۱۹۹۴یک درام بیوگرافیک دربارهی
اد وود که کارگردان و بازیگر و نویسندهی آمریکایی بود و بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۸ فعالیت میکرد.
اد وود فیلمهای علمی-تخیلی با بودجههای کم و فیلمهای ترسناک میساخت و همیشه به دلیل زیباییشناسی افتضاح و اشتباههای تکنیکی فیلمهایش مورد تمسخر قرار میگرفت. جلوههای ویژهی فیلمهایش افتضاح بود و لقب بدترین کارگردان سینما را گرفت.
فیلم
برتون از سال ۱۹۵۲ شروع میشود.
اد وود در تلاش است که خودش را وارد صنعت سینما کند. او با
جورج ویز تهیهکننده ملاقات میکند و در تلاش است او را راضی کند که برای فیلم تخیلی که میخواهد بسازد بهترین گزینهی کارگردانی
اد وود است.
ویز به
وود اجازه میدهد که هر چقدر میخواهد فیلم بگیرد اما
وود رویکرد عجیبی دارد و در هر سکانس فقط یک برداشت میگیرد. در همین حین
وود با
بلا لوگوسی اسطورهای هم آشنا و با هم رفیق میشوند.
منتقدان معتقد بودند که همکاری
برتون و
جانی دپ نتیجهای عجیب و غریب داشته و البته یک فیلم بیوگرافیک بامزه دربارهی
اد وود از کار درآمده است.
ایبرت معتقد بود
برتون به جای مسخره کردن
وود در حقیقت با این فیلم برایش بزرگداشتی گرفته است.
۵. مرد مردهعنوان اصلی: Dead Manکارگردان: جیم جارموشامتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰محصول ۱۹۹۵فیلم
«مرد مرده» یک وسترن عجیب و غریب است. کارگردانش گفته که این یک وسترن اسیدی یا سایکدلیک است.
وسترنهای اسیدی در دهههای ۶۰ و ۷۰ باب شدند و استعارههای فیلمهای وسترن کلاسیک مثل
«شین» یا
«جویندگان» را با مرزهای وسترنهای اسپاگتی ترکیب و این وسط از خردهفرهنگهایی که از دههی ۶۰ در آمریکا باب شدند هم استفاده کردند. اولینبار
پالین کیل در یکی از نقدهایش از اصطلاح وسترن اسیدی استفاده کرد.
فیلم داستان
ویلیام بلیک با بازی
جانی دپ است. حسابداری از کلیولند که با قطار به سمت یکی از شهرهای مرزی میرود تا برای یک موسسه کار حسابداری انجام بدهد. در طول سفر آتشکار قطار به او دربارهی موسسه هشدار میدهد. او بدون پول و کار به این شهر میرسد که همه چیزش عجیب و غریب است.
بلیک مورد حمله قرار میگیرد و مردی به نام
هیچکس او را نجات میدهد. مردی که تصمیم میگیرد از
بلیک مراقبت کند.
منتقدانی مثل
ایبرت فیلم را دوست نداشتند.
ایبرت میگفت که قطعا
جارموش در این فیلم میخواسته به نکتهای برسد اما هیچ سرنخی نمیدهد که آن نکته چیست. در مقابل منتقد نیویورک تایمز آن را یکی از بهترین فیلمهای دههی نود میداند. به نظر میرسد هر چه از عمر این فیلم بیشتر میگذرد ارج و قربش بیشتر میشود.